اصطلاحاتی که با حرف [ H ] آغاز می شوند



















***اِن ئی یِمَک 2 ***

 

همه اصطلاحاتی که با حرف [ H ] آغاز می شوند "33" اصطلاح با حرف [ H ] آغاز می شوند



اصطلاح انگلیسی HACCP
اصطلاح فارسی سیستم بازرسی هاسب
مفهوم اصطلاح سیستم HACCP, Hazard Analysis and Critical Control Point، استانداردی پایه ای است كه به سازمانها و شركتها این امكان را می دهد كه ریسكهای مربوطه را شناخته و آنها را به طور اثر بخش از نظر ایمنی و صرفه اقتصادی مدیریت كنند.


اصطلاح انگلیسی halophile
اصطلاح فارسی نمک دوست
مفهوم اصطلاح به میکروارگانیسمهایی گفته می شود که جهت نشو نما خود نیاز به مقادیر زیادی نمک طعام در محیط نشو ونمای خود دارند


اصطلاح انگلیسی halphen test
اصطلاح فارسی آزمون هافن
مفهوم اصطلاح روشی برای تعیین وجود روغن پنبه دانه در روغنهای حیوانی یا گیاهی


اصطلاح انگلیسی ham
اصطلاح فارسی گوشت ران خوک
مفهوم اصطلاح قسمت بالای ران خوک که با افزودن محلول نمک طعام نیتریت و دود دادن آن را می پرورانند


اصطلاح انگلیسی hammer mill
اصطلاح فارسی آسیاب چکشی
مفهوم اصطلاح نوعی آسیاب با چکشهای مستطیلی شکل


اصطلاح انگلیسی hard swell
اصطلاح فارسی تورم سخت
مفهوم اصطلاح نوعی تورم در قوطی های کنسرو که فشار گاز در آنها بالاست و با فشردن زیر انگشتان دست برطرف نمی شود


اصطلاح انگلیسی harsh
اصطلاح فارسی طعم تند
مفهوم اصطلاح طعم تند چای که دارای مزه تلخی است


اصطلاح انگلیسی hay flavor
اصطلاح فارسی طعم علفی
مفهوم اصطلاح طعم ات مثل طعم علف خشک که به علت وجود فورفورال در بعضی محصولات مثل قهوه بوجود می آید


اصطلاح انگلیسی HDL
اصطلاح فارسی لیپوپروتئین سنگین
مفهوم اصطلاح نوعی لیپوپروتئین موجود در خون که 50% آن پروتئین و بقیه مواد لیپیدی است


اصطلاح انگلیسی head space
اصطلاح فارسی سر فضا
مفهوم اصطلاح فضای خالی بالای قوطی کنسرو


اصطلاح انگلیسی health food
اصطلاح فارسی غذای حیات بخش
مفهوم اصطلاح غذای خیلی مغذی و سالم.


اصطلاح انگلیسی heat exchanger
اصطلاح فارسی مبدل گرما
مفهوم اصطلاح وسیله ای که انرژی گرمایی بین ماده گرم شونده و یا سرد شونده و سیال گرم کننده و سرد کننده ردوبدل می کند


اصطلاح انگلیسی heat pump evaporator
اصطلاح فارسی تبخیر کننده پمپ گرمایی
مفهوم اصطلاح نوعی دستگاه تغلیظ لوله ای است که در آن از سیستمی شبیه دستگاههای سردکننده کمپرسی استفاده می شود


اصطلاح انگلیسی heat transfer
اصطلاح فارسی انتقال گرما
مفهوم اصطلاح انتقال انرژی گرمایی در مواد به طریقه جابجایی هدایتی و تابشی


اصطلاح انگلیسی hemicellulose
اصطلاح فارسی همی سلولز
مفهوم اصطلاح پلی ساکاریدی غیر هموژن که عمدتا از قندهای زیلوز با اتصالات بتا 1و4 تشکیل می شوند


اصطلاح انگلیسی hemochromatosis
اصطلاح فارسی هموکروماتوز
مفهوم اصطلاح عارضه ای است که به علت جذب بسیار زیاد آهن در انسان بوجود می آید


اصطلاح انگلیسی hemoglobin
اصطلاح فارسی هموگلوبین
مفهوم اصطلاح ترکیب رنگی پروتئین آهن دار گلوبولهای قرمز خون که نقش آن انتقال اکسیژن از ششها به بافتها و گاز کربنیک از بافت ها به ششهاست.


اصطلاح انگلیسی heteropolysaccharide
اصطلاح فارسی پلی ساکارید ناهمگن
مفهوم اصطلاح پلی ساکاریدی که از چند نوع منوساکارید بوجود آمده است.


اصطلاح انگلیسی high fructose corn syrup
اصطلاح فارسی شربت ذرت با فروکتوز بالا
مفهوم اصطلاح شربتی که از تجزیه نشاسته ذرت بوجود می آید


اصطلاح انگلیسی HPLC (high performance liquid chromatography
اصطلاح فارسی کروماتوگرافی مایع پیشرفته
مفهوم اصطلاح HPLC←


اصطلاح انگلیسی high ratio protein
اصطلاح فارسی آرد نول
مفهوم اصطلاح آردی که از گندم خوب با استحصال کمتر از 50% بدست آید


اصطلاح انگلیسی homopolysaccharide
اصطلاح فارسی پلی ساکارید ساده
مفهوم اصطلاح پلی ساکاریدی که از یک نوع منوساکارید تولید شود


اصطلاح انگلیسی hull
اصطلاح فارسی پوسته
مفهوم اصطلاح پوسته روی دانه های جو شلتوک و..


اصطلاح انگلیسی humectant
اصطلاح فارسی نگهدارنده رطوبت
مفهوم اصطلاح ماده ای که باعث حفظ رطوبت در غذا می شود


اصطلاح انگلیسی husker
اصطلاح فارسی دستگاه غلاف کن
مفهوم اصطلاح وسیله ای برای جدا کردن پوست ذرت و محصولات مشابه


اصطلاح انگلیسی hydrocolloid
اصطلاح فارسی هیدروکلوئید
مفهوم اصطلاح ترکیبات ماکرومولکول و پیچیده که به میزان خیلی کم در آب محلول است و باعث قوام و بهبود غلظت بافت ماده غذایی می شود


اصطلاح انگلیسی hydrogen swell
اصطلاح فارسی تورم هیدروژنی
مفهوم اصطلاح نوعی تورم قوطی هیدروژن به علت تشکیل گاز هیروزن در آن


اصطلاح انگلیسی hydrolysis
اصطلاح فارسی تجزیه آبی
مفهوم اصطلاح به تجزیه پلی مر به واحدهی کوچکتر به نام مونومر در محیط آبی


اصطلاح انگلیسی hydrophilic
اصطلاح فارسی آب دوست
مفهوم اصطلاح ویژگی موادی که آب را جذب می کنند و تمایل به جذب آب دارند


اصطلاح انگلیسی hydrophobic
اصطلاح فارسی آب گریز
مفهوم اصطلاح ویژگی موادی که آب را دفع می کنند و تمایلی به جذب آب ندارند


اصطلاح انگلیسی hydrostatic sterllizer
اصطلاح فارسی اتوکلاو ستون آبی
مفهوم اصطلاح دستگاهی شامل محفظه بلند و عمودی که درون آن بخار 115 تا 130 درجه وجود دارد و فشار ستون آب بخار را در داخل محفظه نگه داشته است و دارای 3 قسمت ستون آب گرم بخار و آب سرد است


اصطلاح انگلیسی hygrometry
اصطلاح فارسی رطوبت سنجی هوا
مفهوم اصطلاح شاخه ای از علم فیزیک که به به اندازه گیری رطوبت هوا مربوط است

اصطلاح انگلیسی hygroscopic
اصطلاح فارسی نم گیر

مفهوم اصطلاح موادی که رطوبت جذب می کنند

منبع:باشگاه مهندسان ایران

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 16 مرداد 1391برچسب:,ساعت 11:27 توسط * ثبات حق*| |

Design By : Mihantheme